سلام پسرکم ،،،،اوه دیگه امشب ازت چی بگم یعنی به طور واقعی کلافم کردی و ابروم رو بردی بس که پسر بدی بودی امشب خونه دایی من دعوت بودیم از زمان رفت داخل ماشین که بغل دایی مسعودت بودی که چقدر گریه کردی بماند تا اینکه زمان ورودمون داخل خونه دیگه من فقط یه سلام تندی کردمو رفتم داخل اتاق خواب تا شیکم تو وروجکم رو سیر کنم و اونم از اخر شبت که بعد شام رفتیم خونه عموم اینا وای خدا دیگه اخر شب خونرو گذاشتی رو سرت اخه اخرشب عادت کردی حتما یک شیشه شیر خشک بخوری بس که تنبلت کردم حوصله میک زدن نداری شیر خشکت رو با خودم نبردم اخه بازم از تنبلی خودم اصبلا کیفت رو نبردم یه سری وصیله های ضروریت رو همراهم بردم که شیر خشکت چون واسه اخر شب بود ن...